چندی پیش مشکلاتی در صمیمیترین و قدیمیترین گروه دوستیم به وجود آمد که نتیجهی آن وضع قانونی بود: از این پس هیچکس پشتِ سر دیگری حرف نزند. اگر مشکلِ میان دو نفر قابل مماشات است که برای حفظ جمع بهتر است گذشت کنیم و تمرینِ صبر کنیم. اگر فردی نه میتواند بگذرد، نه میخواهد حرفی با طرف مقابل بزند، بلکه تنها نیاز دارد با یکی از افراد جمع درد و دل کند تا کمی سبک شود، باید این از جانب هر دو طرف پذیرفته شده باشد، به این معنی که هم خود فرد بگوید که مشکل جدی نیست، هم طرفِ درد و دل با خود بگوید که باید این گفتگو را فراموش کند. اگر مشکلی هست که باید سر آن حرف زده شود، طرفین در وهله نخست با یکدیگر حل کنند و آن را به افرادِ دیگر جمع نکشانند. اگر مشکل حل نشد و نیاز به کمکِ باقی افراد جمع بود، همگی در حضور یکدیگر به حل آن مشکل بپردازیم. اگر مشکل غیرقابل حل بود، تصمیمگیریِ در باب آن به جمع سپرده شود.
دوستی برای ما فضایی نزدیک را ایجاد میکند که در آن بیش از هر فضایی بیتکلف خودمان هستیم. این یعنی ما در دوستی حاضریم با تمام ضعفها و قوتهایمان. بنابراین فضای واقعیتری برای دیدنِ یکدیگر و قضاوت وجود دارد. بنابر فضای نزدیکی که دوستی ایجاد میکند و امکان قضاوتی واقعی را میدهد، طبیعی است در هر جمعی، افرادی به یکدیگر نزدیکتر و افرادی از یکدیگر دورتر باشند. بسیاری از مشکلات هم در جمعهای دوستانه از همین نقطه پا میگیرد.
من چیزهایی را در باب خودم میدانم. مثل اینکه از آنجایی که مماشات ندارم، یا همه چیز را جدی میپندارم ممکن است چیزهای کوچکی را بزرگ بینگارم و بر سرشان ایستادگی کنم. حال آنکه اخیراً فهمیدهم علیرغم تصور عرفی آنچه نیاز به تمرین دارد غفلت است. درست در بنِ جدیترین سخنانی که میگوییم.
پس از وضع این قانون بارها به درستی یا نادرستیش فکر کردهم. اما همچنان به درستیش باور دارم. اگر دوستی به راستی همین فضای گرم و نزدیک است چرا از امکاناتِ آن بهره نبریم؟ چرا پسِ پشتِ هزاران سایه، هزاران پسِ پشت، هزاران گوشه و کنایه پنهان شویم تا حرفهایمان را به یکدیگر نزنیم؟ ممکن است ما از افراد بسیاری دور باشیم و به سبب این دوری نتوانیم به قضاوتمان اعتماد کنیم چرا که بیش از قضاوت تصویردر کار است. در اینجا چارهای نداریم که ابتدا در حق خودمان و پس از آن در حق دیگری رحم کنیم. اما در دوستی که به یکدیگر نزدیکیم چرا رو در رو نایستیم و مداجله نکنیم؟ مگر ما جای دیگری جز دوستی داریم برای اینکه با وجود ضعفهایی اساسی که هریک داریم کنار یکدیگر بایستیم؟ مگر جایی دیگر داریم که ظرافت گفتگو درباب ضعف را تمرین کنیم؟ اگر حوصلهمان را در دوستی خرج نکنیم کجا را داریم که در آن خرج کنیم؟
آخرین پست 1396...برچسب : نویسنده : samirarezaeephilosophyut بازدید : 161